آرتمیسآرتمیس، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

داستان زندگی عشق ما آرتمیس جان

من دخترم

من دخترم، من دخترم   روبان دارم روي سرم موهام بلند و خوشگله   چشام به رنگ عسله عروسکم خانم گلي   لپاش قشنگ و تپلي لباس خوشگل به تنش   هزار تا گل رو پيرهنش ...
19 ارديبهشت 1395

سرماخوردگی مامان 2

سلام دختر ناز مامان   آرتمیسم مامان هنوز خوب نشده. مریضیم مرتب اوج میگیره یا پائین میاد. دوباره گلودرد گرفتم.نمیتونم زیاد بیام برات مطلب بذارم دختر ناز خودم. اما بدون عاشقتم تو هم کنارمی و تنهام نمیذاری . خیلی دوستت دارم عشقم ...
19 ارديبهشت 1395

صحبت مامان

  سلام آرتمیس جان   خوبی؟امروز رفتم دکترم برای بار آخر آخه اگه قرار باشه اینجا تورو به دنیا نیارم باید دکترم عوض شه. بابا اصرار داره که آرتمیسش تهران به دنیا بیاد. باید ۲۷ ام برم دکتر جدیدم خیلی دلم میخواست دکتر خودم تورو به دنیا بیاره اما چه کنم که بابات وقتی تصمیمش جدی باشه دیگه نمیشه کاریش کرد.برای اینکه تو تهران به دنیا بیایی هم سخت اصرار داره طوری که من هم نتونستم راضیش کنم. اما خوب بابا صلاح من و تو رو میخواد میگه تهران از همه جا بهتره. امروز سرماخوردگیم بهتر شد بدن درد ندارم اما هنوز خوب نشدم. خوب میشم دخترم. ...
19 ارديبهشت 1395

بدون عنوان

سلام عزیز دل مامان   مامان دو روزه سرماخورده و مریضه بدن درد داره شدید آخه از وقتی آرتمیسم با منه گرمایی شدم شدید شبها عرق میکنم همه دستگاه های گرمایش خونه رو هم خاموش میکنم وقتی صبح بیدار می شم گرمای بدنم با سرمای خونه باعث میشه سرما بخورم. نگران توام دختر مامان از وقتی من سرما خوردم تکون های تو هم بیشتر شده. دارو هم که نمی تونم مصرف کنم. دخترم برام دعا کن زودتر خوب بشم به خاطر تو میترسم. چهارشنبه 15 آذر 1391 ...
19 ارديبهشت 1395

در درونم برقص ای کودک فردا

در درونم برقص ای کودک فردا   برقص و شاد باش دنیایی که تا چندی دیگر بر آن قدم می نهی دنیای پرآشوبی است که تورا یارای تصور کردنش نیست. مادر زمانه تاب قدمهایت را ندارد چه رسد به اینکه با هر ضربه ای که بر بطنش می نوازی او را یک قدم به رویای زیبای مادر شدن نزدیک کنی... پس کودکم بنواز... این واپسین ضربه هایت را آنچنان بر پیکرم بنواز که گویی این آخرین احساس مادرانه ام باشد و فردا تو باشی و مادر زمانه و دنیای پرآشوب .... پس بزن تا بیشتر تو را احساس کنم. چهارشنبه 15 آذر 1391 ...
19 ارديبهشت 1395

دوستت دارم

از جنس كدام نور بودي ستاره من؟   كه جسارت با تو بودن در من جنبيد   و من چه عاشقانه به رويت لبخند زدم   و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتي ...   و اين شد ...   "عاشقانه ي آرام "من و تو...   ...
19 ارديبهشت 1395

درد دل مامان با آرتمیس

شیطون مامان این چند وقته شیطونیت خیلی زیاد شده ببخش مامانو. یه چند وقتیه شرایط روحیم به خاطر بعضی مسائل خوب نیست شاید نتونم اونطور که باید همراهت باشم. نگرانی های ما آدم بزرگهاست دیگه دختر نازم. اما حتی وقتی ناراحتم با شیطونی های تو شاد میشم. احساس یه نسل جدید یه انسان تازه تو زندگیم بهم روحیه میده. برای مامان و بابا دعا کن. دعا کن شرایط روحی من برگرده. دعا کن برای بابا فدای تو دخترم. می بوسمت یه دونه مامان نهم آذر 1391   ...
19 ارديبهشت 1395